کلمه محتاج در فرهنگ پارسی معانی گسترده و در عین حال ساده ای دارد که این معانی را می توان با کلماتی از قبیل نیازمند، مستمند و تهی دست بیان نمود تا مخاطب بتواند در قالب یک کلمه با معنی آن آشنا شود. مترادف کلمه محتاج شامل بی برگ، بی چیز، بی نوا، تنگ دست، تهی دست، حاجتمند، عایل، فقیر، نیازی، مستحق، مستمند، مسکین، نیازمند هستند و متضاد آن بی نیاز، توانگر، غنی، مالدار می باشد. معانی علمی که در فرهنگ لغت های مختلف برای این کلمه آورده شده است شامل فرهنگنامه دهخدا: حاجتمند و نیازمند، در فرهنگ عمید محتاج و در فرهنگ معین نیازمند است.
وقتی با تمام معانی کلمه در فرهنگ لغات مختلف آشنا شدید به راحتی می توانید کلمات هم خانواده را از کلمه اصلی استخراج کنید به شرطی که ریشه اصلی کلمه محفوظ شود در این بین کلمات احتیاج، حاجات، حوائج، حاجت کلمات هم خانواده هستند که اگر به معانی هر کلمه نگاه کنیم از لحاظ معنی هم به کلمه اصلی نزدیک است و ریشه اصلی کلمه در تمام کلمات رعایت شده است. پس با این وجود دانش آموز می تواند پس از آشنایی با معانی های مختلف کلمه و اصول ریشه یابی به خوبی هم خانواده ها را بیان کند.
سایر مطالب پیشنهادی :
باران : اعلام = اعلامیه ، علامت
