-
پنجشنبه, ۶ آبان ۱۴۰۰، ۰۹:۲۳ ب.ظ
-
۵۷۶۷
هم خانواده کلمه جمال؛ جمالات، جمیل و جمیله است.
واژه جمال ریشه در زبان عربی دارد و در زبان فارسی به معنی صورت و زیبایی است. جمال در فرهنگ و زبان فارسی نامی پسرانه به معنی صاحب زیبایی است.
هم خانواده کلمه جمال؛ جمالات، جمیل و جمیله است.
واژه جمال ریشه در زبان عربی دارد و در زبان فارسی به معنی صورت و زیبایی است. جمال در فرهنگ و زبان فارسی نامی پسرانه به معنی صاحب زیبایی است.
هم خانواده کلمه ملک؛ مالک، مملکت ، املاک، ملوک، ملایک و ملایکه است.
واژه ملک ریشه در زبان عربی دارد و بسته به نوع تلفظ این واژه معنی آن نیز تغییر می کند. کلمه ملک با کسره زیر حرف میم به معنی زمین است و یا ملک با ضمه روی حرف میم به معنی پادشاه و عظمت است.
هم خانواده کلمه منزل؛ منزلگاه، منزلگه، منازل ، نزول و منزلین است.
واژه منزل از واژگانی است که به جای واژگانی چون خانه یا مسکن استفاده می شود و در مکالمات عامیانه بیشترین کاربرد را دارد. واژه منزل در زبان فارسی به معنی هدف نیز آورده می شود. مثلا به منزل گاه مقصود رسیدن که به معنی به هدف رسیدن است.
هم خانواده کلمه جذب؛ جذاب ، جذبه، مجذوب ، انذجاب و جاذبه است.
واژه جذب ریشه در زبان عربی دارد و در زبان فارسی به معنی ربایش و کشش است. واژه جذب در زبان فارسی بسیار پر کاربرد می باشد. جذب کسی شدن یا جذب نیرو به معنی به استخدام در آمدن و جذب نیرو یا جذب چیزی شدن و همچنین مواد غذایی و یا مایعات جذب بدن شدن نیز از عبارات بسیار پر استفاده در زبان و ادبیات فارسی است که واژه جذب در آن به کارگیری شده است.
هم خانواده کلمه سوختن؛ سوختنی، سوخت، سوختاندن و سوتین است.
واژه سوختن مصدر فعلی است که در زبان فارسی به معنی شعله ور شدن و به آتش گرفتار شدن است. واژه سوختن در زبان و ادبیات فارسی نیز به معنی نابود شدن می باشد. مثلا در عبارت سوختن و ساختن کنایه از داشتن مشکلات زیاد و نابود شدن زندگی در پی آن است.
هم خانواده کلمه طعن؛ طعنه ، طعان و طعین است.
واژه طعن در لغت به معنی گوشه است و در ادبیات فارسی به معنی طعنه و گوشه کنایه زدن است. طعن کلمه ای است با ریشه در زبان عربی و در زبان فارسی نیز از واژه طعنه بیشتر استفاده می شود و به معنی سرزنش کردن است. همچنین این واژه به معنی طاعون زده نیز است.
هم خانواده کلمه بساط؛ بسط و ابساط است.
واژه بساط در زبان فارسی به معنی پهنه و گسترده است . همچنین در زبان فارسی به اثاث و سفره نیز بساط گویند. در عبارت بند و بساط این واژه بسیار پر کاربرد است و کنایه از اثاث و لوازم است.
هم خانواده کلمه راغب؛ راغبون، راغبین و رغبت است.
واژه راغب ریشه در زبان عربی دارد و در زبان فارسی به معنی مشتاق و مایل است. واژه راغب نیز نامی پسرانه است که به معنی آرزو مند می باشد و در زبان و فرهنگ عربی و فارسی بر پسران اسم می گذارند. واژه راغب فاعلی است که از ریشه فعل رغب می آید و به کسی مه مشتاق چیزی باشد ، راغب می گویند.
هم خانواده کلمه مظلوم؛ ظلم، ظالم ، مظلومین و مظلومات است.
واژه مظلوم از کلمه سه حرفی ظلم گرفته شده است و به کسی که در حق او ظلم شود، مظلوم می گویند. واژه مظلوم در زبان فارسی میز به معنی ستم دیده و ستم کش است.
هم خانواده کلمه اکبر؛ کبیر، اکابر و کبری است.
واژه اکبر از واژگانی است که ریشه در زبان عربی دارد و در زبان فارسی به معنی بزرگ است. این واژه از کلمات پر کاربرد در زبان فارسی است.