دانلود انواع عکس نوشته های عالی و بهترین عکسای آموزنده با موضوع عروسک خیمه شب بازی، جمله عکس های سفارشی گوناگون همراه با متن های خواندنی با تیکه های جدید جدید، جملات تصویری و تصاویری با معنای تلخ راجع به عروسک خیمه شب بازی بودن مخصوص متن پروفایل، تصاویر عالی تیکه دار در کنار تکست های خاص درخواستی با طرح های جذاب، معرفی یادداشت های تصویری بی نظیر و استاتوس های متنوع درباره عروسک بودن برای دیگران واسه پروفایل، طراحی شده مطابق خواسته های شما عزیزان.
می توان همچون عروسک های کوکی بود با دو چشم شیشه ای دنیای خود را دید می توان در جعبه ای مبهوت با تنی انباشته از کاه سال ها در لابلای تور و پولک خفت...
بیچاره عروسک دلش میخواست زار بزند اما خنده را بر لبانش دوخته بودند
***********************
زن زن باشه نه عروسک زنده مردی دیدی قاب بگیر حاشیه کافیه
دلم برایِ دخترکِ درونم تنگ شده... دخترکی که بایک لواشک و عروسک، ذوق می کرد... یا دغدغه ی روزانه اش، رنگِ لاکِ ناخون هایش بود... همان دخترکی که خنده هایش کودکانه و نگاهش دلنشین بود... دخترکی که معصومیتش را ، از راه رفتنش می شد تماشا کرد گاهی دلم از قوی بودنم می گیرد دلم میخواهد دوباره همان دخترک ظریفی باشم که با یک نگاه ، می شکست... اما نه از درون ! صدای شکستنش را بغض می کرد، و با اشک هایِ دانه دانه اش، دلِ دنیا را می لرزاند... قوی بودن همیشه هم خوب نیست!
***********************
من زنم آزادم هنوز نفس می کشم غریبه نیستم نفس هایم را خفه نکنید. بر سرم حجاب مالکیت. نکشید عروسک نیستم. طاقچه ای هم نیست بر سر آن بنشینم که نگاهم کنید بازی های بی محتوی زن و مرد تمام شد. اگر پا به پا نمی آیی. دست به دستم نکن. دوستم داشته باش برای آنچه که هستم.
زیر گنبد کبود جز من و خدا کسی نبود روزگار رو به راه بود هیچ چیز نه سفید و نه سیاه بود با وجود این مثل این که چیزی اشتباه بود زیر گنبد کبود بازی خدا نیمه کاره مانده بود واژه ای نبود و هیچ کس شعری از خدا نخوانده بود تا که او مرا برای بازی خودش انتخاب کرد سال ها ست اسم بازی من و خدا زندگی ست بازیی که ساده است و سخت مثل بازی بهار با درخت با خدا طرف شدن کار مشکلی ست زندگی بازی خدا و یک عروسک گِلی ست
(عرفان نظر آهاری)
آدَما دارَن مثِ عَروسَک میشَن؛ تـا یِکی بِهِشون دَست میزَنه میگَن "آی لاو یــو"
***********************
امان از دست مردم این زمانه... چه ساده، عروسک خیمه شب بازیشان میشوی وقتی که میفهمند یک دل و یک رنگی...
من آن عروسک خیمه شب بازی ام که روزگار، چندیست بندم را بریده است...
***********************
من همان عروسک خیمه شب بازی بودم در دستانت که تمامی نخ های وجودم به پای تو بندبود. با رفتن بندبند وجودم را به آتش کشیدی بی انصاف
برای دیدن عکسهای دیگر مربوط با این موضوع از لینک های پایین استفاده کنید.