استیکر نام ها

تنهایی تنها دردیه که قلب آدم رو تیکه تیکه میکنه

روزم با تو شروع میشد، ببین حال و روزم چی شد، فقط بهم بگو عکسات چی شد، اون چت عاشقانه تو واتساپ، تیک تیکه ساعت قرار ، وایساد، دلم دیگه سنگ شده برات، هیچی نگو ، ببر اون صدات، حالا واسه کسه دیگه عشق شدی، تو، تویه قبلم دیگه خاک شدی

اومدم یه جوری قلب تورو بشکنم

تیکه تیکه ی اونو بردارم بچسبونم به روی پیرهنم

هی لعنتی! بیا با هم بازی کنیم: تو تیکه های قلب شکسته منو بشمار، من هم، شماره غریبه های توی گوشی ات را...

گفـــــــتی: قلبتو میخام! گفتــــــــم: شکسته! اشکال نداره؟ گفـــــــتی: نه! شکستش بهتره! گفتــــــــم: باشه! فقط مراقبش باش! نمیخام بیشتر بشکنه! گفـــــــتی: مراقبشم، با جون و دلم! خودم تیکه تیکشو به هم میچسبونم! گفتــــــــم: قلبم مال تو! تمامش مال تو! قلب شکستم مال تو!... قلــــــــــبمو شکسته گرفتی و خرد شده برگردوندی!

ما در گذر روزها مانده ایم روزها می گذرند با تکه های خالی در میان لحظاتشان باور کردنش سخت است در روزهایی نفس می کشیم که خالی از امید اند امید شاید قابل تحمل ترین کمبود این روز هاست امید نگاهش رو به آینده است ولی این روزها از خودشان هم خالی اند از دلیلی برای بودن هم خالی شده اند ولی در عجبم چگونه این روزهای بی هویت خالی از گذشته ،حال،آینده در گذرند؟ شاید هم نمی گذرند ،تکه ای از قلب و روحمان را برای خود نگه میدارند و ما به آن چه که از روحمان می گیرند میگوییم گذر!!

عشـق... ینـی یه نفـر دلتـو بشکنـه، بعد در کمـال شگفتی ببینـی با تکـه تکـه‌ی قلب شکستت، بـازم دوسش داری...!!!

زخمی اگر بر قلب بنشیند؛ تو... نه می توانی زخم را از قلبت وا بکنی... و نه می توانی قلبت را دور بیندازی... زخم تکه ای از قلب توست... زخم اگر نباشد، قلبت هم نیست... زخم اگر نخواهی باشد... قلبت را باید بتوانی دور بیندازی... قلبت را چگونه دور می اندازی؟ زخم و قلبت یکی هستند.

*********************

حکــــــــایـت مـــن و تــــو حکــــایـت ریــــــــل هـای ایـن قطـــــارست و فـاصلــــه هـای آن امـا مـی دانــــم تـا ابـــــــــد تکـــه ای از قلــــــب تــــــو بـا تمـــام فاصلــــه هـایـی کـه بـرایـــم آوردی در کنــــارم خـواهـــــد مـانــد، همـان گــــونـه کـه تکـــه ای از قلــــــب عـــــــــــاشقـم بــــــی فـاصلـــــه در کنــــــــــارت خـواهـــــــــــد مـانـد.

*********************

تکه ای از قلبم را برایت کنار گذاشتم چمدان که بستی فعل رفتن که آمد تکه قلبم را در گوشه ای از جیب های چمدانت بگذار نیمی از مرا با خود ببر فقط دهلیزهای ذهنم را برای م بگذار می خواهم تا قیامت فقط از تو بنویسم بگذار تاریخ هم بوی دوست داشتنت را بگیرد...

*********************

قلب  ‌‌ چاه دلخوری نیست که به وقت بدخلقی، سنگریزه ای بیندازی تا صدای افتادنش را بشنوی...! قلب آیینه ای ست که با هر شکستن، چند تکه میشود و یکپارچگی اش از هم میپاشد قلب قاصدکی ست که اگر پرهایش را بچینی، دیگر به آسمان اوج نمیگیرد. قلب برکه ای ست که آرامشش به یک نگاه بهم میخورد... قلب اگر بتواند کسی را دوست بدارد، خوبی ها... حتی زخم زبانهایش را نقش دیوارش میکند.

*********************

قطار می رود میان کوه... سکوتش را بلند فریاد می کشد... و آدمها میان راهرو قطار... کنار پنجره... به تکه های قلب پاره تونل نگاه می کنند و روی شیشه بخار گرفته قطار به یاد عشقشان بلند آه میکشند...

*********************

وقتی قلبت شکست... خورده هاشو یه گوشه نگه دار... درسته که هیچ وقت مثل اولش نمیشه... اما شاید بتونی تکه های گم شده ی یه قلب دیگه باشی...!

سنگ شده ام... و برای تراشیدنِ شاعری از سنگ هم مردِ میدان نیستی... سنگ شده‌ام... و کلاغ‌ها هر بلایی که خواستند، تکه‌تکه بر سرم بیاورند... اگر قلب این مجسمه  یکبارِ دیگر بتپد...

(لیلا کردبچه)