طراحی تصویرهای نوشته دار بی نظیر غمگین و بهترین عکس نوشته های تیکه دار با موضوع هرچی خوردم از خودی بود... واسه پروفایل، جمله عکسهای زیبا و تصاویر آموزنده ی ناب با عنوان زخم خوردن از خودی مخصوص متن پروفایل، یادداشت های تصویری قشنگ کنایه دار و تلخ، تکست های خیلی زیبا و استاتوس های سفارشی با طعنه های معنادار، عکس و متن و جملات تصویری فاز سنگین در مورد از خودی خوردن، آماده شده برای درخواست های شما بزرگواران.
شیشه نزدیکتر از سنگ ندارد خویشی
هر شکستی که به هر کس برسد از خویش است
دردم اینه
از
خودی خوردم...!
****************
من
ضعیف نبودم
فقط از خودی خوردم
همه چی از اونجا شروع شد که به آدمها فکر کردیم. نه که فکر کردن به آدمها به خودی خود بد باشه، توی این زمونه ای که خدا فقط یک گوشه نشسته و نظاره گره و حیوونا هم سرشون به کار خودشون، ما آدمها هم اگه به هم فکر نکنیم، پس دیگه کی میتونه نجاتمون بده! فکر کردن به آدمها اونجایی بد میشه که مونده ها رو فایل میکنیم و میذاریم توی غیرقابل دسترس ترین کشوی مغزمون، بعد به رفته ها فکر میکنیم. حالا یا ازین دنیا، یا از دست! به کسایی که کنارمون نموندن، یا به جبر و یا به اختیار. به کسایی که لهمون کردن، ناخواسته یا خواسته. به کسایی که نادیدمون گرفتن، عصبانیمون کردن، حرصمون دادن، آزارمون دادن و یه وقتی حتی هُلمون دادن توی دره!
ما؟ ما شکنجه گرای خوبی هستیم، بی شلاق! بی طناب! بی وسیله! روحمونو نشوندیم روی صندلی و جای همه ی رفتنای آدما اونو زدیم. جای همه اشتباهای آدما اونو زدیم. جای همه ی آزار دادنِ آدما اونو زدیم و بعد بالاسرش ایستادیم تا بی حال شه.. خسته شه.. لِه شه.. بعد؟ بعد پیروزمندانه دستامونو زدیم به کمر و این لِه شدنو هم انداختیم گردن همون آدما! بیایید با هم صادق باشیم. توی دنیا جنگ هست. ظلم هست. نفرت هست. دروغ هست. بدبختی هست. اما ما با خودمون؟ خیلی بی رحمیم! ما با خودمون خیلی خیلی بی رحمیم!
****************
از تحمل که گذشتم به تحمل خوردم
دردم این بود که از یار خودی گل خوردم
****************
مهلت بده میروم فقط پایت را بردار تا غرورم را جمع کنم! مــــــــــــــن خیلــــــــــی جـاها... از خودی خــــــــــوردم...!!! ولی وقتی... تـــــــــــو جـــــــــا زدی... جـــــــا خــــــــــوردم...!!! مهمترین درسی که از زندگی گرفتم: هیچکس شبیه حرفاش نیست...
خواستم داد شوم، گرچه لبم دوخته است
خودم و جدّم و جدّ پدرم سوخته است
خواستم جیغ شوم، گریه ی بی شرط شوم
خواستم از همه ی مرحله ها پرت شوم
دل به تغییر، به تحقیر، به زندان دادم
هر نفس سوختم و ساختم و جان دادم
بی گنه من به غم بیکسی محکوم شدم
شوت بودم که به بازی بدی شوت شدم
آنچه می رفت و نمی رفت فرو من بودم
حافظِ اینهمه اسرار مگو، من بودم
از تعقل که گذشتم به تحمق خوردم
دردم این بود که از یارِ خودی گل خوردم
حرفی از عقل بداندیش به یک مست زدند
باختم آخر بازی، همگی دست زدند! (^_^)
****************
من خیلی جاها... از خودی خوردم... ولی وقتی تو جا زدی... جا خوردم... سادگی جرم است... و من... مجرم سابقه دار...
هزار تا درد تو سینه ی منه، که واسه ی هرکدوم یه بار مردم، دردی مگه از این بزرگتر هست که هرچی بوده از خودی خوردم؟؟؟
برای دیدن عکسهای دیگر مربوط با این موضوع از لینک های پایین استفاده کنید.