خَم ابروی تو؛ سرمشق کدام استاد است، که خرابات دلم در پیِ او آباد است، خم ابروی تو را دیدم و رفتم به سَجود، صید را زنده گرفتن هنر صیاد است... انواع یادداشت های تصویری عاشقانه و تصاویر غمگین، جمله عکسهای بی نظیر و فوق العاده زیبای احساسی با عنوان ابروهای تو واسه پروفایل،
تصویرهای نوشته دار خیلی زیبای شاعرانه و استاتوس های خواندنی در مورد ابروان زیبا در این سایت.
در رهگذر گریز و بیم های زندگی های روزمره ی مان تمام مسیرها به سوی محراب ابروان تو ختم میشود ای زمزمه ی نسیم!
صاحب چشمان روشن ابروان خنجری☆ اولین سنت شکن در راه ورسم دلبری☆ دختر آتشفشان ها،مادر پروانه ها☆ خانم دانشکده،با مانتویی خاکستری☆ چار ترمی می شود از زندگی افتاده ام☆ واحد افتاده دارم در نگاه دختری☆ که غزل را پاس کرد و رفت و تنهایم گذاشت☆ در میان بهت ودرد بی کسی ها،بگذریم☆ قافیه با اتصال میم چشمانت شکست☆ باز هم من واحد افتاده،ترم آخری☆ نه برو دیگر نمی خواهم بگویم شاعرم☆ تف بر این تکرارهای واژه های دفتری☆ که مرا از خویش تا بودنم آواره کرد☆ دختری با چشم روشن ،ابروانی خنجری☆ من برای فصل های پنجره گل داده ام☆ تو برای صاحب چشمی دگر،گل می بری☆
(سید احمد حسینی)
ای ابروان وحشی تو لشگر مغول پس کی دل خراب من آباد می شود؟!.
خم به ابرو میبری جانم به قربانت رود
ناز مکن جان دلم دل را به یغما میبری
******************
نازک بدن، ابرو کمان، بالا بلندم
پیچیده مو، سیمین صفت، گیسو کمندم
چشمت عسل،لبها شکر،پلکت مقعر
ای دلبر زیبا و طناز و لوندم
بانوی من، سلطانِ قلبم، پادشاهم
عالیجنابِ باشکوه و ارجمندم
چشمانِ گیرایت مرا مجذوبِ خود کرد
با اینکه من وسواسی و مشکل پسندم
آشفته کن مو را، مرا آشفتهتر کن
میخواهم امشب گیره ی مو را نبندم
لبخندرا بر روی لبهایم نشاندی
عشقم کنارم باشد اما من نخندم!؟
خود را درونِ حلقه ی بازو رها کن
تا حلقه را دور تنت محکم ببندم
******************
دلم همراز میخواهد، کمی تا قسمتی عاشق
دوچشم ناز میخواهد، کمی تا قسمتی عاشق
دلم تنگ دلت گشته، نمیدانی دلم چندیست
دلی دلباز میخواهد، کمی تا قسمتی عاشق
عجب ابرو کمانی تو، دلم با تیر آن ابرو
شکار باز میخواهد، کمی تا قسمتی عاشق
******************
اندک اندک قلب من، هرشب برایت میزند
روح من این جمله را، بر گوشِ جانت میزند
نازنینا عاشقم بر روی ماهت پس چرا
چشــم گریان مرا، ابرو کمانت میزند...؟
خواب را از دیده گانم برده است گیسوی تو
خواب و رویای مرا، هر شب خیالت میزند
در نمازم هر رکعت، یادت مـــرا درگیر کرد
در قنوتم دیده را، آن مه جمـــالت میزند
دوستت دارم ولیکن گفتنش دردی شده
باورم کن دیـده را، چشم خمارت میزند
(حسین اسکندری)
******************
تو کافر دل نمیبندی نقاب زلف و میترسم!
که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو...
(حافظ)
******************
باز از نو خم ابروی کسی در نظر است
(وحشی بافقی)
ما گشته ایم، نیست، تو هم جستجو مکن
آن روزها گذشت، دگر آرزو مکن
دیگر سراغ خاطره های مرا مگیر
خاکستر گداخته را زیر و رو مکن
در چشم دیگران منشین در کنار من
ما را در این مقایسه بی آبرو مکن
راز من است غنچه ی لب های سرخ تو
راز مرا برای کسی بازگو مکن
دیدار ما تصور یک بی نهایت است
با یکدگر دو آینه را رو به رو مکن
(فاضل نظری)
******************
میـزنی با نظری خنده ی افســـون، چه کنم؟
میـدهی جـــام بدستِ دل پرخـــون، چه کنم؟
سنگِ لیلایی ات ای ســاحره، بر کـوزه ی من
بشکند رمزِ شبــانگاهیِ مجـــنون، چه کنم؟
می رود ردِّ تـــو از پیـــچ و خَــــمِ گـــردنه ها
سر و گـردن شکند گــودیِ گردون، چه کنم؟
چشـم و ابرو، شبِ گیسـو، مَهِ رو، خالِ لبت
شعر،شرمنده شد از این همه مضمون،چه کنم؟
حالِ من حــــامِلِ یک فاجعــه ی تَخــدیر است
ســـاقی امشب تو بگو با تبِ افیون،چه کنم؟
در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد
بیشتر بخوانید...
عکس نوشته عشق یعنی چشمات برای پروفایل