استیکر نام ها

تَمامت را به راحتی سهم کسی نکن

آدم‌ها خوب بلدند حرام کنند چیزی را که

زحمتی برای به دست آوردنش نکشیده‌اند...

ببین جانا

با من حرف از نشدن نزن

مردانه پای نخواستنت بایست

برای تو که مهم نیست چه به روز من می آوری

پس دل نگران چه هستی که هنوز هم حرف از قسمت میزنی؟

که هنوز هم به زبان نمی آوری احساسِ نداشته ات را؟

بگو مرا نمیخواهی

بگو اصلاً از من متنفری

فقط نگو نشد

این «نشد» لعنتی دمار از روزگار من در می آورد

خواب را به چشمان من حرام میکند

هر شبم را پر می کند از این فکر که باید چه میکردم که نکردم؟

که حتما کوتاهی من دلیل رفتن تو شد

که اصلا انگار نه انگار مسئله ی دوست نداشتن تو بوده باشد این وسط

با یک کلمه ورق را برمیگردانی و تمام تقصیرها را یکجا آوار میکنی روی سرم

و خودت با راحت ترین خیالِ دنیا

با سنگین خواب ترین وجدان دنیا می روی پی زندگی خودت

پی کسی که یقینا از این نشدن‌ها حواله اش نمی کنی هرروز

کسی که برایش خودت را به هر دری می زنی تا بشود

من از همین میسوزم جانا

که کاش برای من هم

میخواستی و نمیشد

این داغ نخواستن تو تا ابد جایی میان قلبم زبانه می کشد...

(حدیث عباسی)

من بااستعداد بودم. یعنی هستم. بعضی وقت‌ها به دست‌هام نگاه می‌کنم و فکر می‌کنم که می‌توانستم پیانیست بزرگی شوم. یا یک چیز دیگر.

ولی دست‌هام چه‌کار کرده‌اند؟

یک جایم را خارانده‌اند، چک نوشته‌اند، بند کفش بسته‌اند، سیفون کشیده‌اند و غیره.

دست‌هایم را حرام کرده‌ام.

همین‌طور ذهنم را.

(عامه پسند / چالز بوکوفسکی)

‏موندن به پای کسی که دوسش داری قشنگه، ولی تا وقتی که دوست داشته باشه، بعد از اون خودتو حروم میکنی فقط

داره آروم آروم منو میکشه نبود تو...

مثل من دیوونه ى تو هیچجا نبوده خب...

میگى برو زندگى کن بدون من بگو چطور...

من همونم هنوز میخوام بهترینو براى تو...

باز جاى خالیت یادگاریت دیوونم میکنه،

باز این روانى عاشقونه از تو میخونه،

من هنوز شبها به یاد تو قدم میزنم،

کاش اى لعنتى میشد از تو دل بکنم...

بیا تا که زندگیو بهتر از قبل بسازیم،

بیا نذار که این دنیارو به عشق ببازیم،

بیا جلو غریبه ها دستاى همو محکم بگیریم،

مثل قدیم دوتا دیوونه باشیم واسه ى هم بمیریم...

بیا تا که این روزاى سختو نحس تموم شه،

بیا نذار جدا از هم عمرمون حروم شه...

*****************

خواب باید واسه اون که

دل میشکنه حروم میشد

نه اونی که دلش شکست

هر شب از فکر و خیالت

خوابــ بر چشمم حرام است

*****************

دست هایت مرتع انگور های نوبر است

چون حلال من نشد باشد حرام دیگری...🍂🍁

*****************

این آینده کدام بود

که بهترین روزهای عمر را

حرام دیدارش کردم

*****************

جز

درد دل من

جای دگر بر تو حرام است

*****************

لبی تر کنم از تو...

گیرم که حرام است

پیش نظرت تشنه بمیرم چه؟

حلال است؟

*****************

لعنت به احساسی که حرام شد

پای دلی از جنس سنگ

*****************

این آینده کدام بود که بهترین روزهای عمر را حرام دیدارش کردم

بیخودی حروم میشن،

لحظه هام به پای تو

تو که دوستم نداری

از خیال من برو...

*****************

دردی نیست...

زیادی خستهِ شدی

فقط کافیهِ یهِ گلوله حروم کنی

*****************

تا حالا احساس کردی که داری زندگیتو حروم میکنی؟

اینایی که از مرگ میترسنو درک نمیکنم همین الانشم مردیم با جسمی که اکسیژن حروم میکنه فقط

***************** 

آن لحظه که بویی آشنا در جمعی به مشامم رسید

رشته‌ی کلام را از دست دادم

نبودنت تنم را لرزاند

و من سکوت کردم

از آن پس نفس کشیدن را نیز به خود حرام کردم

*****************

رفیق حرام بـاد

دوست داشتن کسی که

عاشقی سرگرمی اوست...

زندگی هدیه‌ایه که نباید حروم بشه، شما نمیدونید برگه بعدی زندگی چیه،

باید یاد بگیری روی تک تک روزاش حساب کنی...