استیکر نام ها

یقین دارم می آید

بالاخره روزی کسی می آید

که عشق تر از عشق باشد

نگران هیچ چیز نیستم

چون می دانم و یقین دارم

روزهای خوب خواهند آمد.

****************

مشکل دنیا این است

که احمق ها کاملا

به خود یقین دارند

در حالی که دانایان سرشار

از شک و تردیدند!

و یک روز اگر از تمام

جهان ناامید شدی،

اگر دنیا تنهایت گذاشت،

برگرد؛

یقین داشته باش

که من، منتظرت مانده ام،

که طرفدار توام هنوز...

****************

سخت است دلت

هوای روزهایی را کند

که یقین داری

هرگز برنمیگردد

عالم دیوانگان را چنین معنا مکن

هرکسی دیوانه باشد عاقبت دارد یقین🔱

****************

یقین دارم مرا آنگونه در آغوش می‌گیری

که یک مادر پس از یک عمر فرزند شهیدش را...

****************

هیچکس عاشق نیست

همه تشنه اند

خاصیت انسان ها این است

از هر چیز که سیر نمی شوند لذت می برند

مثل ته مانده ی غذایی که دوست دارند

مثل سیب زمینی سرخ کرده هایی که هیچوقت سرسفره، به اندازه ی ناخنک زدن روی گاز

مزه نمی دهد

لذتش در همان ناخنک هاست

در همان سیرنشدنها

در همان مزه مزه کردن ها

و اصلا شاید برای همین آمار عشق های یک طرفه انقدر بالا رفته

و فلسفه ی عشق دراین است

که یک طرف باید عاشق تر باشد.

دلیلش هم واضح است

یک نفر همیشه تشنه می شود

و یک نفر

همیشه تشنه می کند

و من یقین دارم که هیچ عشقی

عشق دوطرفه نخواهد بود مگر زوج هایی که خدا

آنها را برای سیراب کردن همدیگر به زمین فرستاده باشد:)

(حدیث عباسی)

شک کرده بـودم کسی بین ماست!

حالا یقین دارم مــن بین دو نفر بودم!

چقدر تفاوت وجود داشت بین واقعیت و طرز فکر من!

****************

اگر روزی یقین کردی

جهان جای کمی‌ دارد

چو من سر در گریبان کن؛

گریبان عالمی‌ دارد...

)حسین جنتی)

****************

وقتی قرار است از زندگی کسی خارج شوی؛

باشکوه چون رنگین کمان برو

بگذار بعد از تو تمام آدم ها را با تو مقایسه کند

بگذار عیار خوبی ها شوی!

یقین بدان بعد از تو

کسی به چشمش نخواهد آمد،

و این تنها جزای آدم قدر ناشناس است!

****************

یقین دارم که

شب های تو با او

به خیر است!

پس هر جای جهانی

آسوده بخواب...

که به اندازه ی دلخوشی های تو

من بیدارم... :)

****************

من یقین دارم همین جا در همین دنیا شبی

آه این هر شب نخوابیدن بگیرد دامنت...!

****************

به آمَدن یک روز خوب یقَین دارَم

فَقَط آمَدنَش را نمیدانَم

مثل وَعده های آمدَن تو

که هَر بار قولَش را میدَهی

اَما‌‌...

آمَدنَش مَعلوم نیست.

 (آرمان تمسکنی)

****************

حلال کن مرا که...

دلیل شعرهامی و بی خبری

میان قافیه ها، بین بندها

اسیر فکرهامی و بی خبری

میانه ی روز، نیمه شب، هر دم

همیشه در خاطری و بی خبری

تو به ظاهر، اسیر و دلیلی و بی خبری...

اما به یقین، تو هم،

دلت آشوب و گوشهات میزنگد...

(نرگس بنان)

‌گفتنی‌ها گفته شدن...

مثل شعر فروغ فرخزاد...

«تنها صداست که میماند و امان از صدای او که در گوش من ابدی شد»

وگرنه یقین دارم... اگر این شعر گفته نمیشد...

پس از شنیدن صدایت من شاعرش میشدم...

(شاعره مدهوش)