انواع تصویرهای نوشته دار کم نظیر و بهترین عکس نوشته های معنادار با موضوع دستمال کاغذی بودن، جمله عکس های سفارشی امروزی گوناگون همراه با متن های خواندنی جدید، جملات تصویری و تصاویر ویژه درباره دور انداختن کسی مثل دستمال کاغذی برای پروفایل، تصاویر عالی تیکه دار در کنار تکست های خاص درخواستی در طرح های دیده نشده، معرفی یادداشت های تصویری و استاتوس هایی با نکته های متنوع با مضمون دستمال کاغذی نباش واسه پروفایل، طراحی شده مطابق خواسته های شما بزرگواران.
اونی که باهاش تو رابطه هستین
رو با یکی دیگه دیدین بحث نکنین
فقط دودَستی تقدیمش کنید
آدم که دستمال کاغذی رو نمیشوره!
*******************
هر به دست آوردنی با از دست دادنی همراه است. پنجره کثیف، تمیز نمیشود مگر اینکه دستمال تمیز، کثیف بشود.
خوشکلیه یه دُختر به شعور شخصیت حیا و طرز حرف زدنشه. بقیش با یه دستمال مرطوب پاک میشه...
*******************
گاهی وقتا تمام وسایل ارتباط جمعی دور و برتو خط میزنی، فضای مجازیُ مچاله میکنی مثل یک دستمالو پرت میکنی یه گوشه و خودتو توو چار دیواری خود ساختت قایم میکنی ده روز... یک ماه... شاید هم بیشتر... نه برای اینکه از این تنهایی لذت ببری. خودت را حبس میکنی تا پیدات کنن .خدا نکنه؛ خدا نکنه کسی حواسش به نبودنت نباشه. اونجاست که تنهاییُ به تمام آدم هایی که هستن اما نیستن، ترجیح میدی…
*******************
زیرِ درختِ آلبالو، به دنبال دستمال های کودکی، با یادت، خاطره می چینم...:)
*******************
دستمال که هیچ بى تو تمام زندگیم زیر درخت آلبالو گمشده...
*******************
پیراهنم را اتو می زنم کفش ها را دستمال می کشم زندگی اما مرتب نمی شود…
*******************
دلم گرفته کمی قیل و قال میخواهد کمی برای نماندن مجال میخواهد دلم چقدر درون سکوت گرم خودش برای واژه رفتن محال میخواهد سرم پراست از این روزهای بی تکلیف "سری که درد کند دستمال میخواهد" کمی نشان بده از جرأت نداشته ات نشانه ای که نباشد سوال میخواهد همیشه اوج حضور تلاقی لبخند برای ثانیه ای حس و حال میخواهد کدام روز تو خط می دهی به چشمانم؟ بگو چقدر دلت احتمال میخواهد؟!
*******************
تـمـــام امـــروز مـــن در دستـمــالـــــی مچـــالــه شــد، تـمـــام امـــروز مـــن گــریــه کــرد! مـثــل انـســان غـریقـــی کـه هـرچـه بـرای نـجـات دسـت تـکان داد هـیـچـکــس حــواســش نـبــود!
*******************
گریه کردم گریه هم این بار آرامم نکرد، هرچه کردم،هرچه آه، انگار آرامم نکرد، روستا از چشم من افتاد، دیگر مثل قبل، گرمی آغوش شالیزار آرامم نکرد، بی تو خشکیدند پاهایم کسی راهم نبرد، درد دل با سایه ی دیوار آرامم نکرد، خواستم دیگر فراموشت کنم اما نشد، خواستم اما نشد، این کار آرامم نکرد، سوختم آن گونه در تب، آه از مادر بپرس، دستمال تب بُر نم دار آرامم نکرد، ذوق شعرم را کجا بردی؟ که بعد از رفتنت، عشق و شعر و دفتر و خودکار آرامم نکرد...
برای دیدن عکسهای دیگر مربوط با این موضوع از لینک های پایین استفاده کنید.
باران : اعلام = اعلامیه ، علامت
