گالری انواع عکس نوشته های ناراحت و جمله عکسهای خیلی غمگین بی نظیر با موضوع خون دل برای پروفایل، تکست های تلخ فاز سنگین و جملات تصویری غمناک کنایه دار در مورد دلخون شدن، دانلود جمله عکسهای به روز با طراحی جدید و یادداشت های تصویری احساسی با عنوان خون دل خوردن ویژه متن پروفایل، طراحی شده مناسب خواسته های شما عزیزان مناسب سلیقه های شما بزرگواران.
هرکس به طریقی ثمری دید
ولی ما جز خون دل
از عشق نبردیم ثمری
********************
مثل پرسه تو بارونی، مثل حال یه مهمونی مثل ماه عسل میمونی، چی بهت بگم از حالم از تو از خودم از خیالم، تو که حال منو میدونی پای این همه خاطره با دل خون اگه میشه بمون بری جونمو میبری پشت سرت، نرو جون دوتامون از خیال تو دل کندم، از تصورشم میمیرم من
نهایتاً دل به جایی می رسد که دو راه بیشتر ندارد یا باید خون شود یا سنگ!
********************
کی شعر تر انگیزد، خاطر که حزین باشد
یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد...
از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد...
جام می و خون دل هر یک به کسی دادند
در دایره قسمت اوضاع چنین باشد...
خون به دل؛ خاک به سر؛ آه به لب؛ اشک به چشم؛ بیجمال تو چهها بر من مسکین آمد...!!!
********************
گاهی باید به خودمان لعن بفرستیم.. گاهی باید خودمان را تنبیه کنیم... گاهی هم خوب است بلائی به سرمان بیاید تا عبرتی شود... ما هرچه میکشیم از این دلِ زبان نفهم است... نباید لیلی به لالایش بگذاریم، پُرو میشود... اصلا، دل، غلط کرده است، هرچه را که چشم دید، بپسندد و یادش کند... من نمیدانم این عقلِ لامصب کجاست... چرا هنگامی که چشم و دل بجایش تصمیم گیری میکنند، خفهخون میگیرد... فکری اساسی باید کرد... باید در جستجوی خودمان باشیم..
(پژمان نصیریان)
من ندانم با که گویم شرح درد قصه ی رنگ پریده ، خون سرد؟
هر که با من همره و پیمانه شد عاقبت شیدا دل و دیوانه شد
********************
نه! نرو من داغون میشم خیلی خسته و دل خون میشم بی تو بی سرو سامون میشم تو خیابون سرگردون میشم مث درد بی درمون میشم قربونی جای هر دومون میشم بعد تو من ویرون میشم هاج و واج خیلی حیرون میشم از تو خنده هام بیرون میشم مث ابر بی بارون میشم
********************
از دوست بریدیمٖ به صد رنج و ندامت
از دوست بهخیر آمد و از ما بهسلامت
حالی دل مظلوم مرا غمزهٔ مستش
با تیر زد و ماند قصاصش به قیامت
از عشق حذرکن که بود ماحصل عشق
خون خوردن و جان کندن و آنگاه ملامت
طی شد زجهان چشمه خضر ودم عیسی
ایزد به لب لعل تو داد این دو کرامت
(ملک الشعرای بهار)
********************
ببخش ایدل که عمری سوختی درپای من
سپردم دست هر ناکس شـــدی رسوای من
نرنج از من چه میدانستم این دلّالِ غـــــم
خوشی را می ستاند راحت از دنیـــای من
یکی را می شنـاسم مثل سایه با من است
ولی هرگز نمی آیـــــد به رویاهــــــای من
چه کردی تو؟ نگفتی من دلم خون میشود
شنیدم با رقیبـــــــان می نشینی جای من
چه بد کردم که با من، اینچنین تا میکنی؟
بنـال ای دل که مــاندی با من و مِنهای من
نصیحت میکنــی نـاصح نمیــــــدانی فلک
چه خـــوابی دیده بر فردای تو فردای من
(اکبر حیدری)
********************
خسته ام، شکسته ام، دنیا چه کردی با دلم
دل مگر کافی نبود، ویرانه کردی منزلم
می خورم هر لحظه هر دم لطمه از شب های تو
می ستانی از وجودم ذره های آخِرم
خورد شد در زیر حجم طعنه های دیگران
جسم بی روح و دل خون و تن غم پرورم
کاش همچو کودکی پر بودم از شادی خوشی
قهر بودم با غمو، غصه جدا بود از برم
چشم بسته می پریدم می رسیدم آسمان
می دویدم سمت مادر می گرفتم در برم
آه... ای ایام خوب کودکی یادت بخیر
کو... کجایی تا ببینی که، چه بی بال و پرم
********************
در غمفراقچشمت دل ودیده خون فشان است بهتو ای تمام رویا، همه جا زِ تو نشان است
********************
ای آسمان زیبا امشب دلم گرفته
از های و هوی دنیا امشب دلم گرفته
یک سینه غرق مستی دارد هوای باران
از این خراب رسوا امشب دلم گرفته
امشب خیال دارم تا صبح گریه کردن
شرمندهام خدایا امشب دلم گرفته
خون دل شکسته بر دیدگان تشنه
باید شود هویدا امشب دلم گرفته
ساقی عجب صفایی دارد پیاله تو
پر کن به جان مولا امشب دلم گرفته
دم گفتی خیال بس کن فرمایشت متین است
فردا به چشم اما امشب دلم گرفته!! بدجور دلم گرفته...
با یک چشم می توان دید تو را وُ عاشق شد! با یک دست نوازش کرد با یک لب بوسید! یک دل... ولی! کم است که هم بپرستد تو را، هم خون شود هم... بشکند آرام!
برای دیدن عکسهای دیگر مربوط با این موضوع از لینک های پایین استفاده کنید.