دانلود به روزترین عکس نوشته های بسیار زیبا و یادداشت های تصویری جدید دپرس با عنوان منو از پا دراوردی برای پروفایل، انواع تصویرهای نوشته دار بامعنی و بهترین جمله عکسهای طعنه دار بی نظیر و عکس در کنار متنهای تلخ با موضوع از پا در اومدم ویژه متن پروفایل، تصاویر غمگین در طرح های ناب، تکست های خاص تیکه دار و جملات تصویری فاز سنگین راجع به از پا در اومدن...، طراحی شده مطابق خواسته های شما بزرگواران.
مادربزرگ همیشه میگفت: دردِ تن یک جا نمى ماند!
کلیه می زند به کمر، کمر می زند به پا،
پا می زند به قلب...
میگفت: درد هى توى تَـنِت تقسیم میشود!
اما دردِ روح قُلمبه می شود. یک جا اَمانَـت را مى بُـرَد،
هر کسی هم که از راه برسد
و بپرسد چه مرگت است؟
فقط میشود دستت را روى زانو و کمرت بگذارى و ناله کنى که تیر می کشد.
درد روح را نمیشود نشان کسى داد.
وقتی بودنِ کسی تمام شد باید پذیرفت که تمام شده، دست و پا زدن فایده ای ندارد.
باید بگذاری برود پیِ کار و زندگیاش، باید قبول کنی که شبیه خوردن یک نوشیدنی که جایی به انتها میرسد، به انتها رسیده.
اگر مدام نی را ته لیوان بچسبانی و هورت بکشی جز یک صدای ناموزون اتفاقی نمی افتد، حالا هی هورت بکش، هی هورت بکش، چیزی دستگیرت نمی شود.
فقط توجه اطرافیان به عجز و فلاکت آدم بیشتر میشود، باید یک جایی نی را از دهانت بگیری، لیوان را بگذاری رویِ میز، و بیخیالِ چند قطرهی باقی مانده شوی. باید بگذاری برود.
هورت کشیدنِ آدمی که تمام شده دردی را درمان نمیکند.
میگفت دنیا دیگه مثل من نداره...!!
راست میگفت...
هیچکس به اندازه اون نمی تونست منو از پا دربیاره...
من تو نبودت جز اشک و حسرت جز گریه کردن کاری ندارم بی تو نمیشه، بی تو نمیخوام حتی یه روزم دووم بیارم بی تو چجوری با خاطراتت، روزا و شبها رو بگذرونم خاطره هامون از خاطرت رفت، اما هنوزم دلتنگشونم من، بی تو نابودم ببین زندم ولی دنیای من مرده تو، دنیای من بودی ولی دوریت منو از پا درآورده
من بی تو نابودم... ببین... زندم ولی دنیای من مرده... تو دنیای من بودی ولی دوریت منو از پا درآورده...
نبودنت؛ نقشه ی خانه را عوض کرده هست... هرچه میگردم آن گوشه ی دیوانه ی اتاق را پیدا نمی کنم... احساس میکنم ؛ کسی که نیست، کسی که هست را؛ از پا در می آورد...
عاقبت صدای پای زنی که در قلبت می دود مرا از پا در می آورد...
****************
تا آخر عمر درگیر من خواهی بود و تظاهر می کنی که نیستی... مقایسه تو را از پا در خواهد آورد من می دانم به کجای قلبت شلیک کرده ام تو دیگر خوب نخواهی شد...
هر چقدرم که قوی باشی
خیانت ببینی از پا در میای
****************
دلم میخواهد
یکهویی و بی خداحافظی!
بدون اینکه کسی باخبر شود
چمدانم را ببندم
کفش های کهنه ام را به پا کنم؛
دورترین مسیر را انتخاب کنم و بروم
آنقدر بروم که
کوچکترین نشانی از من
در این سرزمین باقی نماند
خسته شدم
از بس باختم!
شکستم
درد کشیدم و دَم نزدم
(علی شاه محمدی)
****************
خب من عشق را جور دیگری میدیدم...
از اولش هم همینطور بودم...
این ک مثل دکمه ی شل به پیراهن کسی آویزان باشم را دوست نداشتم...
این ک مثل تابلوی راهنما مدام یادآور باید و نبایدی باشم را، دوست نداشتم...
این که من میخواستم باهم عبور کنیم...
گاهی حتی پس و پیش...
اما در حرکت...
من ایستادن را قبول ندارم...
من درجا زدن را دوست ندارم...
من از هر آنچه که او را از رفتن باز میدارد، بیزارم...
میخواستم قایق نجات باشم...
بال پرواز باشم...
چراغ روشنی که از هر جای تاریکی نگاه کند میبیند اش...
میخواستم هرجا که ایستاد و خسته شد، نوک قله را نشانش بدم و پا به پایش بدوم...
هیچوقت تصاحب کردن را یاد نگرفتم!
این ک بروی و با چنگو دندان یک کسی را مال خودت کنی...
یک چیز را به خودت ببندی...
دست کسی را تنها برای آن بگیری که فرار نکند...
مگر نه اینکه هرکس تنها به خویشتنش تعلق دارد؟
پس جنگ برای چه؟
آدمیزاد بخواهد،
دلش به ماندن باشد...
هزار فرسخ هم دور شود، باز هم مانده است...
باید از خودت بدانی اش...
آدمیزاد مگر برای داشتن خودش میجنگد
****************
دنیای بعد از تو مرا از پا در آورده ...
همه را مستی از پا در میآورد
مرا هوشیاری
برای دیدن عکسهای دیگر مربوط با این موضوع از لینک های پایین استفاده کنید.