استیکر نام ها

عکس نوشته ها و متن های کوتاه و جالب درباره گذشته ها را در این مطلب از استیکر نام ها شاهد هستید جملات تصویری و متن دئار ناب و قشنگ از گذشته ها مناسب برای عکس پروفایل معرفی استیکرهایی درباره گذشته واسه تلگرام

گذشته به من کمک کرده است که ارزش زمانی کنونی ام را بدانم؛و من نمی خواهم آن را با نگرانی در مورد آینده خراب کنم

 پاییز که می شود انگار از همیشه عاشق ترم در تمام طول پاییز نمناکی شب ها را با تمام منفذهای پوستم لمس می کنم وچشمانم همه جا نقش دیدگان تورا جستجو می کند پاییز که می شود همراه برگها رنگ عوض می کنم زردو نارنجی می شوم و با باد تا افقی که چشمانت درآن درخشیدن گرفت پیش می روم و مقابلت به رقص درمی آیم تا آن جا که باور کنی تمام روزهایی که از پاییز گذشته تا به امروز

 بعضی روزها آرزو می‌کنیم به گذشته‌ها برگردیم، نه
بخاطر
اینکه چیزی را عوض کنیم، بلکه واسه اینکه یه چیزایی را "دوباره" احساس کنیم.

 در گذشته من از دوست خود روی برمی تافتم اگر کیش وی را همسان مذهب خود نمی یافتم، لیکن امروز قلب من پذیرای هر نقش شده است چراگاه آهوان/صومعه راهبان/بتکده کعبه/ الواح تورات/ و مصحف قرآن ، من به دین عشق سرسپرده ام و به هر سوی که کاروان های آن رهسپار شود، راه خواهم جست ، آری عشق هموارگر ناهمواری ها ، دین و ایمان من است.

 پاییز که می شود انگار از همیشه عاشق ترم در تمام طول پاییز نمناکی شب ها را با تمام منفذهای پوستم لمس می کنم وچشمانم همه جا نقش دیدگان تورا جستجو می کند پاییز که می شود همراه برگها رنگ عوض می کنم زردو نارنجی می شوم و با باد تا افقی که چشمانت درآن درخشیدن گرفت پیش می روم و مقابلت به رقص درمی آیم تا آن جا که باور کنی تمام روزهایی که از پاییز گذشته تا به امروز همواره عاشقت بوده ام

 صبح ها را لبخندی بچسبانید گوشه لبتان دلیلش مهم نیست اصلا نیازی به دلیل ندارد ...لبخند است دیگر هفت خان رسم که نیست ...یک لیوان چای تازه دم بنوشید یک موسیقی خوب برای خودتان
پخش
کنید و گذشته و آینده را بگذارید به حال خودشان مهم همان لبخند همان چای همان موسیقی ست ! صبحتان پر از رنگ و نور

 هزار خاطره هم هیزم بشود؛ گرم نخواهم شد.. مثل برف روی لحظه هایم نشسته ای.. آب هم نمیشوی... امروز حواس شهر، پرت برف است.. حواس من اما، هنوز درگیر گرمی دستان توست... برف می بارد.. امروز فرصت خوبی ست، باید از زندگیت بروم! چمدانم را بر میدارم و میروم از تمام داستانهایی که تو ساخته ای و آزارم میدهد. از تمام گذشته ها؛ میروم.. همین امروز که برف می بارد! و تا چشم کار میکند آینده ای ست که سفید مانده است هنوز...