تصویرهای نوشته دار فاز سنگین، تصاویر و تکست های خیلی غمگینو عکس پروفایل با موضوع طرد شدن مخصوص متن پروفایل و اینستاگرام، دانلود جمله عکسهای خاص و بامعنی، بهترین یادداشت های تصویری با تیکه های تلخ و متنهای خواندنی قشنگ با عنوان طرد شده واسه پروفایل، جملات تصویری غم دار و استیکرهای گریه دار ناراحت راجع به طرد شدن از خانواده و دیگران، طراحی شده طبق خواسته های شما عزیزان در این سایت.
وقتی کسی را طرد کردی
وقتی حرفهایت، حرف نیستند، یک مُشت وعده و وعیدهای دروغ است!
وقتی نمیتوانی پای تعهدت بمانی!
وقتی هنوز خودت را خوب نشناختهای!
وقتی احساسِ آدمها برایت اهمیتی ندارد، چطور به خودت اعتماد داری؟
چطور میتوانی هر لحظه عاشق شوی و هر ساعت به یک نفر ابرازِ علاقه کنی،
به نظرِ من تو انسان نیستی، تو خودت را هم به بازی گرفتهای...
*****************
عشق یه طرفه
اولش یه چشمه اس که تو قلبت شروع میکنه به جوشش
اما وقتی طرد شی
دیگه میشه یه مرداب، بهتر بگم یه گنداب...
مهم نیس چن سال ازش گذشته
همیشه بوی نفرت میده...
*****************
مغزی که درد میکند
فرمان میدهد
به قلبی که درک نمیکند
و جسمی که روحَش را طَرد میکند
و اینگونه آدمی بگا میرود
من...
عاشقانه دوستش میداشتم
و او عاقلانه طردم کرد
منطقِ او...
حتی از حماقتِ من
احمقانهتر بود...
*****************
من یه خونه روی آبم
طرد و سرد و بی پناه😔
*****************
درد را از هر طرف خواندم؛ عزیزم درد بود
پشت خنجر خوردَنم از دستِ یک؛ نامرد بود
درد دارد زندگی؛ وقتی که میبینی به چَشم
مهرَبانی؛ عاطفه؛ از سینه امّا؛ طرد بود
روزِگاری مهرَبانی قلبِ ما را می نواخت
بی مرامی جا نداشت؛ آواره ای ولگرد بود
درد دارد؛ از عزیزان زخم خوردن؛ نازنین
می شود با اینهمه درد و ستم؛ خونسرد بود
گشته ام بسیار دنبالِ جوانمردی؛ ولی
رفته؛ یا شاید شبیهِ سایه ای شبگرد بود
*****************
خانه گرم است عزیزم! دل تو سرد شده بی وفا تر شده اما تو بخوان مرد شده حق که با توست ولی این گل پژمرده قدیم سبز بوده ست و به دستان شما زرد شده گرچه افتاده ام از چشم تو اما عشقم! من همانم که تورا خواسته و طرد شده این غزل ها که پر از عشق تو می شد قبلا همه اش حسرت و تردید شده، درد شده هرچه انکار کنی سود ندارد دلِ تو... خسته از عاشقیش بی برو برگرد شده...
*****************
دوباره شعر گفته ام،
بخوان که سرد میشود برس به داد قلب من،
که کوه درد میشود به وسعت تخیلش،
به بال واژه های خود ببین چگونه شاعری،
فضانورد میشود به داد واژه ای برس،
که جذب شعر میشود ولی بدون حس تو،
دوباره طرد میشود تو فصل سبز رویشی،
بمان کنار ساقه ام که بی تو رنگ و روی من،
دوباره زرد میشود به داد من نمیرسی!
ولی به داد ما برس که بی تو زوج عشق ما،
دوباره فرد میشود...!!!
*****************
از احوال قلبم چجوری بگم؟؟
چجوری از این حالِ دوری بگم؟!
چجوری بگم، گونه هام تـَر نشه!؟
که حالم از این لحظه بدتر نشه؟!
چطور حالمو با صبوری بگم؟
از این درد دوری چجوری بگم؟
چجوری بگم کی منُ طَـرد کرد!
کی آتیش این خونه رو سـرد کرد...
*****************
این فصل آخر است، ببخش عاشقانه نیست
امشب در این خرابه هوای ترانه نیست
مردم دوباره پشت سرم حرف می زنند اما عجیب! لحن تو هم صادقانه نیست!
قلبی که جنس شیشه شد آخر شکستنی ست
عشقی که گشت یک طرفه جاودانه نیست
گفتم بمان به زخم غرورم نمک نپاش!
گفتی سزای عشق مگر تازیانه نیست؟
با این همه اگر چه مرا بردهای ز یاد،
هرچند در وجود تو از من نشانه نیست،
باور نمی کنم که تو طردم کنی،
ولی رفتم برای ماندنم آخر بهانه نیست!
*****************
غمگینم و تنها...
نه هم صحبتی و نه وفایی...
گلایه کنم گوییند حوصله ات را نداریم...
نکنم دیده نشوم...
شاد باشم گویند خل است غمگین باشم گوییند جلب توجه میکند...
چه کنم که تار و پودم را با تنهایی و کمبود محبت تافته اند...
خدا هم تنهاست، هم یادش کنند و منم تنهام و طردم کنند...
مقایسه ام بی ربط است اما گلایه ام قد بزرگی خود خداست...
*****************
نگو دوستت دارم انسان این واژهِ تَرَک خورده را باور میکند...
دست و پای قلبش را گم میکند
انسان است دیگر، عاشقی زود باور!!
تقصیری ندارد...
از کاهِ خیالِ تو کوهی میسازد بر فرازِ رویاهایش
آنوقت تو میروی و او میماند با روحی زخمی!
تو میشوی شاهِ قصه و او جذامیِ طرد شده از افسانه ها!!
میمیرد به همین آسانی نگو دوستت دارم... نگو
*****************
سالهاست کنارت به خود میپیچم از درد...
اعتنا واژه ناشناخته ایست در سرزمین تو...
یا تو به طرد کردنم عادت کردی یا من به چشمانت...
برای دیدن عکسهای دیگر مربوط با این موضوع از لینک های پایین استفاده کنید.