جمله عکس های متنوع سفارشی و عکس پروفایل معنادار، تصاویر ویژه و متنهای احساسی راجب این شهر ... مخصوص متن پروفایل، تکست های خاص و خواندنی، استاتوس ها و یادداشت های تصویری جذاب با مضمون این شهر منو یاد تو میندازه... برای پروفایل، انواع تصویرهای نوشته دار غمگین با طراحی عالی و عکسای فوق العاده زیبای عاشقانه با موضوع این شهر، آماده شده مطابق سلیقه های شما بزرگوارانِ عزیز.
پناه بردم از هیاهوی این شهر به تو ناگاه!
که به خود آمدم و ندیدم تویی در بَرَم!
گفتم مهم نیست و گول زدم دل را،
که سر زد خیالت و دیدم هنوز عاشقم، آه!
(آیسان خاکپور)
+ تو هیچ خیابونی با هم قدم نزدیم...
- ولی به جاش من تو تموم کوچه های این شهر به تو فکر کردم!
نه برفی نه بارانی؛
بعد از تو
زمستان هم کوچ کرد
از این شهر...
(حمیدرضا عبداللهی)
این شهر
جز یاد تو
چیزی دیگری هم دارد؟
امروز صبح در شهر...
یک عدد صندلیِ سیاه تنها در پیاده رو قدم میزد!
جدول های کنار خیابان با درخت ها گل یا پوچ بازی میکردنند!
کبوتر ها بالای پشت بام ها نشسته بودند و سیگار میکشیدند!
گربههای ولگرد شهر، برای تماشای فیلم در مقابل سینماها صف کشیده بودند!
نانوایی ها دیش ماهواره میفروختند و در تنورشان رسیور پخت میکردند!
من هم تو را فراموش کردم!
اینگونه نگاه نکن...
باشه قبول!
مادرم راست میگفت من از همان کودکی دروغگوی خوبی نبودم! اصلا نیازی نیست مثل پینوکیو دماغم دراز شود!
این بند آخر کافی ست تا دروغ هایم لو برود....!
شاید همهی آن حرفها باور کردنی باشند
اما همه میدانند
فراموش کردن تو، دروغِ شاخدار بزرگ من
است!
(علی سلطانی)
من در این شهر غریب
هر کجا مینگرم، آخر تویی...
کافه هایش بوی عطرت میدهد
کوچه هایش حس و یادت میدهد
من که دیوانه نبودم عشق من...
یاد تو، احساس تو
با من چنین کرد عاقبت
(مهران قدیری)
****************
والله که بی تو مرا حبس می شود این شهر❤
(مولانا)
****************
تو این شهر به هر کی شبیه توعه بهش بی اراده نگاه میکنم، میدونم که نزدیک من نیستی میدونم دارم اشتباه میکنم :)
****************
هر چه گشتیم
در این شهر نبود اهل دلی
که بداند غم دلتنگی ما...
****************
از امروز پشت دستم را داغ کرده ام که دیگر مهربان نباشم...
وقتی همه نامهربانند و بی انصاف، مهربانیِ آدم بدجور توی ذوق می زند...!
تصمیم گرفته ام تافته ی جدا بافته ی این جماعت نباشم...
دیگر مهربان نخواهم بود... با مردمی که سادگی ام را پایِ زرنگیِ خودشان می گذارند...
افتاده نخواهم بود... با مردمی که خاکی بودنم را، سوژه می کنند تا مرا یک آدمِ معمولی خطاب کنند، تا ارزشم را زیر سوال ببرند...
از امروز آدمی می شوم شبیه همه ی آدمها
می دانید؟ من مغرور بودن را ترجیح می دهم...
زیاد که مهربان باشی، دمِ دستی حسابت می کنند...
در حجمِ قضاوت هایِ بدونِ منطقِ اینها، بعید باش... بی تفاوت باش؛ تاشخصیتت سرجایش بماند...
رسم این شهر همین است... خودشان خواسته اند...
پس بگذار بهای یک احوال پرسیِ ساده ات را هم بپردازند...!
(نرگس صرافیان طوفان)
****************
این شهر
کوچه هایی دارد...
و هر کوچه حاطراتی!
همین برای
جوان مرگ شدنم
کافیست...
****************
و من به اندازه ی
تمام باران های آمده
و نیامده ی این شهر شلوغ
برای با تو بودن
دلم تنگ است!
****************
دلم می خواهد
فرار کنم
از مردم خواب زده ی این شهر!
از چهره های تکراری،
و دروغ هایی که طعم
اقتصاد می دهند
و رفیق سیاست اند...!
گوشه ی خانه ام بنشینم
پرده ها را بکشم
قفل در را چند بار چک کنم
و به دوست داشتنت فکر کنم...
ندیدم! مثل خود،
عاشق در این شهر
دلم با شهر در جنگ است،
معلوم!
هر جای این شهر
چشم میندازم...
ازت یه چیزی یادگاری هست
باید از دست همه مردم
این شهر گریخت؛
به کجا؟! هر جایی...
که حسودی ندارد،
شوق مرا از میلت...
این شهر بدون تو
برای من جهنمه
برای دیدن عکسهای دیگر مربوط با این موضوع از لینک های پایین استفاده کنید.