استیکر نام ها

دیگر فراموشت کردم

اما خاطراتت شب‌ها موقع خواب هنوزم آزارم می‌دهد...

خلأ وحشتناکی در وجود من است

نوعی بی‌تفاوتی که آزارم می‌دهد...

(میچ آلبوم)

چقدر آزاردهنده است!

وقتی می‌بینم همه‌ی وجودم را برای خوشحالی او فدا کرده‌ام

و او این را پای وظیفه‌ی عادی و طبیعی من می‌داند...!

من بلد نبودم به آدما بفهمونم

چقدر بعضی حرفاشون آزارم میده

عوضش هر شب هزار و یک تیکه شدم

و به خودم فهموندم چقدر تنهام...

آزارم می‌دهد به عمد!

اما من آنقدر خسته‌ام

آنقدر شکسته‌ام

که هیچ نمی‌گویم

حتی دیگه رنجیدن هم از یادم رفته...

نکند دستِ کسی دست تو را لمس کند

کاش این دلهره اینقدر دل آزار نبود...!

گاه یک خاطره

فقط یک خاطره

هزاران بار خاطرت را آزار می‌دهد...!

*****************

باغبان از پی من تند دوید سیب را دست تو دید غضب آلوده به من کرد نگاه سیب دندان زده از دست تو افتاد ب خاک و تو رفتی و هنوز.. سالهاست که در گوش من آرام آرام خش خش گام تو تکرار کنان میدهد آزارم.....

*****************

انتهای همه ی افکار به تو ختم میشود...

در نهایت میدان دید من...

سایه ای از وجود نازنین تو نقش می بندد...

و مدام آن چشمان زیبا و پراحساست آزارم میدهد...

قطرات اشک از چشمانم فرو می‌ریزد و عرق سردی بر روی اندام نحیفم می‌دود...

*****************

و تو رفتی و هنوز...

سالهاست که در گوش من آرام آرام...

خش خش گام تو تکرار کنان میدهد آزارم...

*****************

مرا با خیالت تنها نگذار اصلا به تو نرفته است مهربان نیست آزارم میدهد دلم خودت را میخواهد! لطفا نرو...!:-(

شنیدم：من را از یادت برده ای!!! دریغا که هر شب یادت آزارم میدهد...

لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم...

تا بخوانی و بفهمی چقد جایت خالیست،

تا بدانی نبودنت آزارم میدهد...

لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست،

که از قلبم بر قلم و کاغذ میچکد...

دلم یک بغل واژه ی سرد جدایی میخواهد... این روزهای تابستانی... آفتاب نبودنت آزارم میدهد...! یا بیا... و بهارم باش... یا برای همیشه برو تا پاییز شوم... نگذار بین بهار و پاییز... بسوزم!

آرام تر سکوت کن... صدای بی تفاوتی هایت آزارم میدهد...

مرا با خیالت تنها نگذار...

اصلاً مهربان نیست، به تو نرفته!

آزارم میدهد!

دلم خودت را میخواهد...