روزی با خود فکر میکردم که اگر اورا با غریبه ای ببینم شهر را به آتش میکشم اما الان حتی حاضر نیستم کبریتی روشن کنم تا ببینم کجاست!!
انسان ممکن است با یک نفر بیست سال زندگی کند و آن شخص برایش یک غریبه باشد و می تواند با یک نفر بیست دقیقه وقت بگذراند و تا آخر عمر فراموشش نکند…
ساده ترین حرفهایم برای تو معما بود.. حال میفهمم چرا دلت با دلم غریبه بود…
اغلب مردم با غریبه ها بهتر از خودی ها برخورد می کنند، بهتر است گاهی کمتر خودی شویم!!
غروب برات چه سخته وقتی غریبه باشی
وقتی عزیزی داری ولی پیشش نباشی…
وقتی شکسته اطلسی وقتی گرفته اسمون وقتی که تنهایی شده تنها شریک خونمون وقتی نگاهه روشنت حالا غریبه با چشام دیگه نه اسمت یادمه نه دیگه عشقت رو میخوام!!!
میترسم از روزی ک دور از هم در آغوش دو غریبه بی قرار هم باشیم…
مابه هم نمی رسیم
اما
بهترین غریبه ات می مانم
که تو را همیشه دوست خواهد داشت!
من که شاعر نبودم
کلمات و واژه هایم کنار هم قرار نمی گرفتند
همگی با هم غریبه بودند!
حالا دیگر خوب از تو یاد گرفته اند
با هر غریبه ای خوابیدن را…
شما که غریبه نیستین
وقتی منو خواست
هیچ چیز جلودارش نبود!
و وقتی هم که منو نخواست
هیچ چیز نگهدارش نبود…
تازگی ها طلا شدی، گم شدی کیمیا شدی
دیگه پیام نمیزنی مثل غریبه ها شدی!!!
آهای غریبه
کنارش مینشینی وفقط با چند آیه قرآن محرمش میشوی
اما من آشنا با یک دنیا عشق وحسرت و خاطره و اشک و وفاداری به او نامحرمم!!
یه رابطه از اونجایی به هم میخوره که!
وقتی بوی نامهربونی اشنا بلند میشه
بوی مهربونی یه غریبه میاد!!
چقدر سخت است که ببینی غریبه ها بهتر از آن یک نفر احساست را میفهمند…