تصاویر همراه با تکست های غمگین،
عکس با متن خاص و جدید، جملات تصویری فاز ناراحتی راجع به خسته شدن از خود مخصوص متن پروفایل، تصویرهای نوشته دار دپرس و مطالب خوندنی جالب با موضوع خسته شدم از خودم واسه پروفایل، دانلود تصاویر بی نظیر و جمله عکس های احساسی در طرح های ناب با عنوان از خودم خسته شدم، طراحی شده در این سایت.
خودم از خودم خسته ام
انتظاری از بقیه ندارم...
در پاسخ آنکه میگویی تنهایی؟ باید بگویم خسته تر از آنم که خودم را دوباره به کسی بسپارم
***************************
خسته ام.... بیشتر از همه از خودم...
***************************
راستش دیگر خودم هم خسته ام از اینکه هر شب در بین این آدم ها دنبال تو بگردم و خودمان را تصور کنم در خانه ای که سهم ما نشد... لعنت به این شهری که کم کم مرا به نداشتنت عادت میدهد
***************************
یک روز میان تلنگر نگاهت، تو را از خودت قرض می گیرم کنار خودم می نشانم و یک "عمر" با نگاهت درگیر می شوم یک روز میان این عصرهای خسته میهمان دلم می شوی من برایت چای می ریزم و تو لبخندهایت را توی دلم می ریزی راستی بگو ..! حال "عصرهای دلت" خوب است ....؟
***************************
خسته ام از آدم و حوا و این دنیای بد / خسته از آواز کولیها و این رویای بد / گفتی ازحرفم پشیمان میشوم، اما بدان / خسته از مجنونم و دلگیر ازاین لیلای بد/ من خودم را در خودم اینروزها گم کرده ام / خسته و بیزارم از تکرار و از فردای بد / مانده ام در این زمستان بد و دور از بهار / خسته ام از برف و باران و از این سرمای بد / کاش این کابوس پایان میگرفت و جمله اینها خواب بود / خسته ام از خواب های مبهم و شب های بد
***************************
گاهی با خودم فکر میکنم چه شبهای طولانی دیگری در پیش دارم... خسته نیمه جان تنهاتر از سالهایی که گذشت روی تختی که آخرین مأمن برای فراموشی ست. از گذشته، مغمومم از روزهای نیامده، خسته تر....
***************************
کاش بالی داشتم و شب های سرد اما دلی که باشد غرق تاب و تب... خسته ام از این همه غفلت خسته ام از مصیبت هایی که تقوایم به باد دادند... خسته ام از نزدیکانی که دل پیوسته از جور آن ها و از جور خودم ریش است... کاش این دلم ریش ریش شود اما به به عشق و نه به خاطر مخلوقات محدودی که خدای پاک نیستند.
***************************
از قصه ی پنهان خودم دل نبریده آلوده شد این پیرهن گرگ، دریده چاهی که پناه دل یوسف زده میشد گنجشکک ترسان من از بام... پریده این بار... زلیخای تو هم با دگران است مجنون نشوی!!! لیلی تو بار گران است درچاه بمان... دم نزن و ناله نکن تو دنیای پلیدی است... خدا دل نگران است دل بستم و آخر دل من ماند ته چاه یک رنگ... ندیدم نفسی در همه ی راه دلتنگ شدم خسته شدم ثانیه ها را آمد نفسی باز شود؟!!... شد همه اش آه
***************************
گاهی با خودم می گویم منکه این نبودم ما که این نبودیم گاهی خودم را باور نمیکنم باورم نمیشود که این من باشم تصور من از بزرگ شدن این نبود قرار نبود این گونه باشم قراربود بلد باشم زندگی کردن را....خسته شدم از این بلد نبودن ها... از اینکه قانون تکراری دنیا این است که بلد نباشی مورد قبول همه واقع شوی...
برای دیدن استیکرهای تلگرامی و یا تصاویر بیشتر از لینک های پایین استفاده نمایید.