استیکر نام ها

طراحی بهترین جمله عکسهای جدید و مختلف و عکس نوشته های احساسی با موضوع قرار بود که... ویژه برای پروفایل، دانلود انواع تصویرهای تکست دار بسیار زیبا و جمله های خوندنی و تصویرنوشته های غم دار با عنوان قرارمون این بود واسه متن پروفایل، طراحی عکسای نوشته دار دیده نشده، عکس در کنار متنهای بی نظیر، تصاویر تیکه دار عالی همراه با استاتوس های غمگین و حسرت دار، جملات تصویری فوق العاده خاص در مورد قرار بود، تهیه شده مناسب علاقه های شما عزیزان.

قرار بود پاییز برگردی

گفتی که حالت باز خوب میشه!

من توو همین خیابون ایستادم،

کجایی پس داره غروب میشه...

و این منم،

زنی تنها در آستین پیراهنی که قرار بود

مادرت برایت بالا بزند...!

(سارا کاظمی)

قرار بود تکیه گاه باشی

نه اینکه گاهی باشی گاهی نباشی...

احساس بیهودگی می‌کردم و اگر بخواهم رک حرف بزنم حالم از همه‌چیز به‌هم می‌خورد. نه من قرار بود به جایی برسم نه کل دنیا. همه‌مان فقط ول می‌گشتیم و منتظر مرگ بودیم. در این فاصله هم کارهای کوچکی می‌کردیم تا فضاهای خالی را پر کنیم. بعضی از ما حتی این کارهای کوچک را هم نمی‌کردیم. ما جزء نباتات بودیم. من هم همین‌طور. فقط نمی‌دانم چه‌جور گیاهی بودم. احساس می‌کردم شلغمم

(عامه پسند / چارلز بوکوفسکی)

اگر قرار بود دیگر "بر نگردد" خداوند زمین را "گرد" نمی آفرید...

از همون اولم قرار بود آرزوهامو به گور ببرم. چون هر چی بهشون نزدیکتر میشدم بیشتر به محال بودنشون یقین میکردم... خودم سر خودم کلاه گذاشتم. از وقتی که اولین رویای زندگیم به واقعیت نپیوست. پافشاری کردم ولی روز به روز،لحظه به لحظه باعث میشد شیشه دلم بیشتر ترک برداره... سایه این آرزوهای سراب گونه دنیامو تار و مات کرده! هر وقت چیزی خواستم از دنیا یه جوری خواسته ام رو پس زده که از انتخابم پشیمون شدم

 ****************

رفت از خیال به جانم آن که قرار بود فراموش شود.

**************** 

حقیقت این بود که همه ی پسرها گفتن فهم و درک براشون مهم تره، ولی آخرش با اونی ازدواج کردن که از همه خوشگلتر بود. همه ی دخترها قرار بود عاشق حرفای قشنگ و وفاداری و شعور بشن، ولی آخرش با اونی ازدواج کردن که از همه پولدارتر و قد بلندتر بود. حقیقت اینه ما هممون یه مشت رونالدینیو ایم، اینورو نگاه میکنیم، ولی اونوری پاس میدیم. ته خیار پر از حقیقته، واسه همینه که انقد تلخه.

(محمدرضا_جعفری)

**************** 

شده ایم مثل «آدم آهنی»!..... عشقشان را نثارمان میکنند و بر بر نگاهشان میکنیم... اصلا انگار نه انگار که طرفمان... تمام غرورش را جمع کرده و زیر پایش گذاشته... تقصیر ما نیست... همه مان یک روز یک جا... قلبمان را به کسی تعارف زدیم... که قرار بود بهمان برگرداند... اما رفت که رفت...! حالا ما مانده ایم ابراز احساساتی که نثارمان میشود و یک به یک برگشت میخورد...

 ****************

این پاییز فقط من و تو را کم داشت زیر یک باران که من تو را نفس بکشم و تو مرا درجیب هایت پنهان کنى قبل از دیدار اتفاقى تو قبل از سلام بى قرار من تمام قرارها اتفاقى بود و حالا تک تک برگ هاى زرد پاییز را ورق مى زنند تا شاید آن لحظه هاى بى هوا دوباره به یادش بیاورد که چقدر من و تو را کم داشت

 ****************

زمان، چیزی که قرار بود با گذشتنش همه چیزو حل کنه ... انصافا خوب حل کرد... مدت ها گذشت.. زمان زیادی طول کشید... زمان زیادی گذشت... منو جوری تو مشکلاتم حل کرد که به همه چیز فکر میکردم جز گذر زمان... گذر زمان یه تمرین خوب واسه دست و پنجه نرم کردن با مشکلاتته... زمان فقط مشکلاتتو قدیمی تر میکنه.....

****************

آن زمان که مشق پرواز می کردیم خاطرم نیست به آسمان چندم می بایست سفر کنیم؛ اما خوب یادم هست که قرار بود همیشه باهم پرواز کنیم...

 ****************

مرور میکنم هر شب قبل از خواب، تمامِ پیغام هایمان را... باور کن هیچ نشانى از اینکه قرار بود بروى، نمیبینم صبح بخیرت بود قربان صدقه رفتنهایت بود خستگى در کردنهایم و سلفى هایى که دلتنگیمان را نشان میداد... شب بخیر اما، نبود... حق بده آشفتگى ام را... انتهاى داستانِ ما، مثلِ فیلمهاى فرهادى بود!

 ****************

مادر بزرگ! حنایت رنگ ندارد دیگر او که آخر قصه قرار بود بیاید اول قصه رفت...

برای دیدن استیکرهای تلگرامی و یا تصاویر بیشتر از لینک های پایین استفاده نمایید.