استیکر نام ها

عکس نوشته ، عکس پروفایل ، تعبیر خواب ، طراحی اسم

داستان های بهلول (عکس نوشته + متن پروفایل)

سه شنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۷، ۱۰:۵۳ ب.ظ

گالری تصویرهای نوشته دار ناب و مطالب خواندنی خنده دار و عکس پروفایل طنز درباره بهلول، متنهای غمگینی یا تیکه های جالب حکایات بهلول برای پروفایل، استیکرهای دیده نشده، یادداشت های معنادار، استاتوس های به روز و تکستهای باحالِ معنادار با عنوان سخنان بهلول واسه پروفایل، آماده شده طبق درخواست های شما کاربران عزیز...

به بهلول گفتند: می‌خواهی قاضی شوی؟ گفت: خیر گفتند: چرا؟

گفت: نمی‌خواهم نادانی بین دو دانا باشم.

مال‌برده  و مال‌باخته هر دو اصل ماجرا را می‌دانند

و من ساده باید حقیقت را حدس بزنم!

 

 

شخصی بهلول را گفت: تو را از دور دیدم گمان کردم خری می‌آید!

بهلول گفت: من هم تو را از دور دیدم

گمان کردم انسانی می‌آید...!!

 

******************

 

از بهلول پرسیدند: زندگی آدمی به چه ماند؟ بهلول گفت: به نردبانی دو طرفه که از یک طرف؛سن بالا میرود و از طرف دیگر؛ زندگی پایین می آید...

 

عکس پروفایل بهلول

 

به بهلول گفتند که فلانی هنگام تلاوت قرآن چنان از خود بیخود میشود که نقش بر زمین شده و غش میکند بهلول گفت:او را بر سر دیوار بگذارید تا تلاوت کند،اگر غش کرد در عمل خود صالح است

 

******************

 

از بهلول پرسیدند در قبرستان چه می کنی؟ او در جـواب گفت: با جـمعی نشسته ام که به مـن آزار نمی رسانند طعنـه نمی زنند تهمـت نمی زنند دروغ نمی گوینـــد خیـانت نـمیکنند حسـادت نمیکنند قضــاوت نمی کنند چـاپـلوسی نمی کنند و بالا تر از همه ی اینها اگر از پیششان بروم پشت سرم بـدگویی نمی کنند...

 

******************

 

از بهلول پرسیدند: زندگی ادمی به چه ماند؟ بهلول گفت: به نردبانی دو طرفه که از یک طرف، سن بالا میرود و از طرف دیگر، زندگی پایین می‌آید.

 

******************

 

روزی یکی از دوستان بهلول گفت: ای بهلول! من اگر انگور بخورم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز بکشم، آیا حرام است؟ بهلول گفت: نه! پرسید: پس چگونه است که اگر انگور را در خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را بنوشیم حرام می شود؟ بهلول گفت: نگاه کن! من مقداری آب به صورت تو می پاشم. آیا دردت می‌آید؟ گفت: نه!  بهلول گفت: حال مقداری خاک نرم بر گونه ات می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه! سپس بهلول خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلوله ای گلی ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد! مرد فریادی کشید و گفت: سرم شکست! بهلول با تعجب گفت: چرا؟ من که کاری نکردم! این گلوله همان مخلوط آب و خاک است و تو نباید احساس درد کنی، اما من سرت را شکستم تا تو دیگر جرات نکنی احکام خدا را بشکنی!!... شرابخواری از پلیدترین کارهاست چه یک قطره چه چند قطره!! لطفا با توجیهات شیطانی گناه نکنیم!

 

******************

 

بهلول وار فارغ از اندوه روزگار خندیده‌ایم! ما به جهان یا جهان به ما...

(فاضل نظری)

 

******************

 

روزی وزیر هارون الرشید از کنار قبرستان رد می شد؛ دید جناب بهلول، استخوان ها را در قبرستان جابجا می کند، و دنبال چیزی می گردد، گفت: بهلول! اینجا چه می کنی؟ بهلول گفت: امروز آمده ام این ها را از هم جدا کنم . فرق بگذارم بین وزیر، دبیر، سرهنگ، سرتیپ، تاجر، حمال و ... می خواهم ببینم داخل این ها کدامشان وزیر است! هر چه نگاه می کنم می بینم تمام مثل هم هستند. این ها بیخود در دنیا بر سر هم می زدند.

 

******************

 

فردی چند گردو به بهلول داد گفت: بشکن و بخور و برای من دعا کن...

بهلول گردوها را شکست و خورد اما دعا نکرد!!! آن مرد گفت: گردوها را می خوری نوش جان، ولی من صدای دعای تو را نشنیدم!!!

بهلول گفت: مطمئن باش اگر در راه خدا داده ای، خدا خودش صدای شکستن گردوها را شنیده است...

(تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن / که خواجه خود روش بنده پروری داند)

 

 

هارون الرشید از بهلول پرسید که: دوست ترین مردم نزد تو کیست؟

گفت: آن کس که شکم مرا سیر کند.

گفت: اگر من شکم ترا سیر کنم، مرا دوست میداری

گفت: دوستی را آن به که نسیه نباشد.

 

بیشتر بخوانید...

استیکر

عکس پروفایل شخصیت کارتونی پت و مت + متن

 

نظرات: (۰) کامنت خود را ثبت کنید و منتظر پاسخ باشید
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی