استیکر نام ها

چه گناهی کرده‌ام

که در خوابم هستش

در بیداری ام نه

در قلبم هستی

در چشمم نه

در سرم هستی

و در آغوشم نه؟

گاهی دلم میخواهد

بگذارم بروم بی هر چه آشنا

گوشه ی دوری گمنام

حوالی جایی بی اسم

گاهی واقعا خیال میکنم

روی دست خداوند مانده ام

خسته اش کرده ام!

چه کرده ام که به هجران تو، سزاوارم؟

چه گنه کردم و دیدی؟!

که تعلق ببریدی...

*****************

من چه کردم کاین چنین بی اعتبارم می‌کنی...

(وحشی بافقی)

همه جا را گشتم ولی تو نبودی؛

چه اتفاقی افتاده بود؟

رفتن و برگشتن من تنها بیست دقیقه به درازا کشیده بود.

مبهوت روی صندلی نشستم.

به گذشته فکر کردم به شش ماهی که پس از مدت ها در کمال خوشبختی سپری شده بود؛

به شش ماهی که خود نادانم در پنج دقیقه خرابش کرده بودم.

به تو قول داده بودم در هر وضعیتی از تو محافظت کنم؛

ولی حالا... 

چه فایده ای دارد که وانمود کنی کسی را دوست داری؛

ولی توانایی مراقبت از او را

نداشته باشی...؟

(گیوم‌ موسو)

گفت: من دیگه عادت کردم که آدما رو به عنوان دوست معمولی کنارم داشته باشم

اصلا شاید اینجوری بهتر باشه...

اینکه به هیچکس اونقدری که باید نزدیک نشی که بخوای یه جور خاصی دوستش داشته باشی، که بخواد به روش خودش دوستت داشته باشه...

که یه جوره وابسته ای بخوای که نره، که به دلیل خاص خودش بزاره و بره...

فاصله چیز خوبیه...

آدمارو کنارت نگه میداره و در عین حال جلوی ضربه هایی که ممکنه از شلنگ تخته انداختناشون بهت وارد بشه میگیره...

بهش گفتم: پس تکلیف عشق چی میشه...؟

گفت: چه سوالایی می پرسی تو...

حتی نمونه های نادر عشق های افلاطونی هم از ازدحام بلاتکلیفیِ آدمای امروز چنان تنه ای بخورن که پخش زمین شن...

 (پریسا زابلی پور)

نمی دانم چرا رفتی

نمی دانم چرا

شاید خطا کردم

و تو

بی آنکه فکر غربت چشمان من باشی

نمی دانم کجا

تا کی؟!!! برای چه؟

ولی رفتی...