استیکر نام ها

عکس نوشته ، عکس پروفایل ، تعبیر خواب ، طراحی اسم

عکس نوشته همه پسرا مثل هم نیستن با استاتوس های کوتاه

چهارشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۶، ۰۶:۳۳ ب.ظ

دانلود تصاویر متن دار ویژه و دیده نشده، انواع طراحی شده جملات تصویری جدید و آموزنده، معرفی مطالب خاص، عمیق و احساسی با موضوع همه مردا مثل هم نیستن ، انواع مختلف تصویرهای درخواستی و جمله عکسهای خیلی زیبا، عکس متن دار عالی و خاص، به روز و شیک راجع به همه ی مردا مثل هم نیستند برای پروفایل، عکس با متن راجب مثل هم نبودن مردها مخصوص متن پروفایل، عکسهای خیلی محشر و شیک مطابق سفارش های شما با عنوان پسرها همه مثل هم نیستن... تهیه شده برای شما عزیزان خوش سلیقه در این سایت در پاییز سال 1396. با ما همراه باشید...



یه مرد میتونه بهت یاد بده

که همه پسرا مثل هم نیستن

از این مردا باش داداش :)



وقتی یه دختر میگه همه پسرا مثل همن

معنیش این نیست که همه رو امتحان کرده

از کسی ضربه خورده که براش همه بوده...


****************************


من آخرشم نفهمیدم این مردا " همشون مثل همن " یا "یکی از یکی بدترن"!!
تکلیف مارو روشن نمیکنین چرا؟


****************************


چند روزی از تو دور بودم
از چشمانت
از نوازشت
از لبخند زیبایت

دوری از تو آسان نبود
ولی مثل همیشه شیرین
و پر از امید لحظه دیدار

باز تو را دیدم
نزدیکم شدی
در چشمانت زل زدم
به من لبخند زدی
دستانت را فشردم

چشمانم را بستم
و در آرامشی عمیق غوطه ور شدم
این آرامش هیچ جای دیگر تجربه نکردم
آرامش با تو بودن
بی بهانه
بی دلیل
پر از شادی و هیجان
پر از حس با تو بودن

خدایا!
این آرامش را از ما نگیر
این با هم بودن
این با هم یکی شدن را


****************************


عزیزم برایم مثل همین “بهار” می مانی
آمدنت را همیشه تحویل می گیرم....


****************************


یک روز خوب ... باز هم همان کافه ی همیشگی
روی همان صندلی ... پشت همان میز نشسته بودم...
باز هم مثل همیشه دو تا قهوه سفارش دادم
یکی برای خودم و دیگری برای ...
هر روز صندلی تو خالی می ماند
داشتم به همان صندلی خالی نگاه میکردم...به نبودنت...
به اینکه برای همیشه باید تنها به این کافه بیایم...
یادم است که تو همیشه قهوه ات را تلخ میخوردی...
اما من چی ؟ واقعا یادم نیست ... قهوه ی تلخ دوست داشتم یا قهوه ی شیرین؟!
گوش کن ...
مرد کافه چی دوباره همان آهنگ مورد علاقه ی ما را گذاشته
چشمهایم را می بندم و با آهنگ زمزمه میکنم...
تو هم قهوه ات را میخوری
قهوه ای که سرد شده ...
اما امروز از همان اول دلم روشن بود که تو ناامیدم نمی کنی
امروز با تمام روزهای دیگر فرق داشت...
جای تو خالی نبود...
یک نفر شبیه تو روبرویم نشسته و با من حرف می زند
مدام از عشق میگوید...
و من دیگر مثل آن روزها ... عاشق ... نمی شوم !



نظرات: (۰) کامنت خود را ثبت کنید و منتظر پاسخ باشید
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی