استیکر نام ها

عکس نوشته ، عکس پروفایل ، تعبیر خواب ، طراحی اسم

عکس نوشته رسوایی برای پروفایل

سه شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۳۲ ق.ظ

دانلود و معرفی عکسهای عاشقانه خیلی تیکه دار و تصاویر متن دار کوبنده، یادداشت های تصویری به روز، مطالب بسیار زیبا و با تیکه های سنگین با موضوع رسوای عشق برای پروفایل، مجموعه تصویر نوشته های ادبی طراحی شده جدید و غمگین خیلی ناب با عنوان رسوا شدن عشق کسی ، استیکرهای بکر ، تصاویر دیده نشده همراه با تکست های جذاب، جملات تصویری طعنه دار در کنار جمله های قشنگ، انواع عکسهای خاص در کنار متن های آموزنده و جالب راجع به رسوا شدن واسه پروفایل، طراحی انواع عکس ها برای پست های اینستاگرام و تلگرام و طبق سلیقه ها و انواع خواسته های شما بزرگواران خوش سلیقه فقط در همین سایت در سال 1396. با ما همراه باشید...


اسرار غمش گفتم

در سینه نگه دارم

رسوای جهانم کرد

این رنگ پریدن ها

"مولانا"


*************************


و به تو پیوستن
به تو اندیشیدن
باتو احساس شدن
باصدای نفست خوابیدن,گرم شدن
به تمام شب وتاریکی وسرما و سیه زوزه ی باد
به غم رسوایی
به تب تنهایی
به دویدن پی آینده ی دور
به همه عمرو زمان می أرزد....


*************************


برو ای عشق میازارم بیش/ازتو بیزارمو از کرده خویش
من کجا این همه رسوایی ها /دل دیوانه و شیدایی ها
دیده ی شادی من کور نبود/ خنده از روی لبم دور نبود
سوختی بالو پرو جانم را /آرزو های فراوانم را
قصه میگفت ز بیماری دل/ز غم و هجرو گرفتاری دل
عشق رویای او خامم کرد /شورو دیوانگی اش رامم کرد
نقش او بود همه اشعارم/خنده هایم نگهم گفتارم
خوب چون دید گرفتار دلم /آفتی شد پی آزار دلم
قصه ی عشق فراموشش شد کر ز گفتار دلم گوشش شد عهدو پیمان همه از یاد ببرد/دفتر عشق مرا باد ببرد
آه عشق ز تو بیزارم تا ابد از غم دل بیمارم


*************************


همچو نی مینالم از سودای دل‏
آتشی در سینه دارم جای دل
من که با هر داغ پیدا ساختم‏‏
سوختم از داغ ناپیدای دل‏
دل اگر از من گریزد وای بر من‏
غم اگر از دل گریزد وای بر دل
ما ز رسوایی بلند آوازه ایم ‏
نامور شد هر که شد رسوای دل


*************************


روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم
ساکن کوی بت عربده جویی بودیم
عقل و دین باخته،دیوانه ی رویی بودیم
بسته ی سلسله ی سلسله مویی بودیم
کس در ان سلسله غیر از من و دلبند نبود
یک گرفتار از این جمله که هستند نبود
نرگس غمزه زنش این همه بیمار نداشت
سنبل پر شکنش هیچ گرفتار نداشت
این همه مشتری و گرمی بازار نداشت
یوسفی بود، ولی هیچ خریدار نداشت
اول آن کس که خریدار شدش من بودم
باعث گرمی بازار شدش من بودم
عشق من شد سبب خوبی و رعنایی او
داد رسوایی من شهرت شهلایی او


*************************


نمیزارم دلم دریایی باشه ، همیشه بنده ی تنهایی باشه ، دیگه عاشق نمیشم نازنینم ، تا وقتی عشق فقط رسوایی باشه


*************************


چون باد صبا در به درم ، با عشق و جنون هم سفرم
شمع شب بی سحرم ، از خود نبود خبرم
رسوای زمانه منم ، دیوانه منم


*************************


دلگیر نشو ، ولی ز تو دلگیرم
قهرم چه کنم؟! بدون تو می میرم

پنهان ز خدا نیست که من رسوایم
انگار که با عشق تو من زنجیرم !


*************************


دفترِ خاطراتِ زندگى ام
از مشق هاىِ دلتنگىِ عاشقانه ىِ تو
پر شده است
دل نوشته هایم ، راز دل پریشانم را
رسوا مى کنند و من
آواره ى سرزمین رویاهایم مى شوم
هیچ کس ، هیچ گاه ندانست
تــــــــو ..........
تنها بهانه ى مشق ِ عشق ِ من
بــــــودى ..........!!!!!


*************************


دلم شاعـــر
دلم عاشـــق
دلم رسوای عالـــم شد...
دلش سنگ و
دلش سنگ و
دلش از سنـــگ بدتر شد...


*************************


اجازه هست که عشقتو، تو کوچه هاداد بزنم؟
رو پشت بوم خونه ها اسمتو فریاد بزنم؟
اجازه هست که هر نفس ترانه بارونت کنم؟
ماه و ستاره رو بازم فدای چشمونت کنم؟
اجازه هست که خنده هات قلبمو از جا بکنه؟
بهت بگم عاشقتم، دوست دارم یه عالمه
اجازه هست نگاهتو، تو خاطرم قاب بکنم؟
چشمی که بدخواهمونه، به خاطرت خواب بکنم؟
اجازه فریاد بزنم: تو قلبمی تا به ابد؟
بدون اگه رسوا بشم به خاطرت خوبه،نه بد!
اجازه هست دریا باشم،کویر رو پیمونه کنم؟
تو صدف دلم بشی،من تو دلت خونه کنم؟
اجازه هست....؟؟


نظرات: (۰) کامنت خود را ثبت کنید و منتظر پاسخ باشید
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی