استیکر نام ها

عکس نوشته ، عکس پروفایل ، تعبیر خواب ، طراحی اسم

عکس نوشته پروفایل صراحت

شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۸، ۰۸:۰۰ ب.ظ

از گذشتن‌ها خسته شدم! بعضی وقت‌ها می‌خواهم نبخشم! و حرف‌های تلنبارشده در گلو و کنج دلم را با صراحت تمام به صورت آدم‌هایی بپاشم که بارها زخم زبانشان روزهای زندگی مرا ابری کردند... چقدر بخشش! گذشت هم اندازه دارد! (نازیلا زارع)... عکس و متن خیلی جدید و جمله عکسهای معنادار، تصاویر ناراحتی با تیکه های ناب با موضوع صریح بودن واسه پروفایل،

جملات تصویری بی نظیر بامعنی و تصویرهای نوشته دار خیلی زیبا و استاتوس های خواندنی با نکته های جالب با عنوان صراحت / آدم صریح  مخصوص متن پروفایل.


فهمیده‌ام تمام بدبختی‌های انسان از این است که به زبان صریح و روشن حرفش را نمی‌زند...


******************


شاید من بتونم با صراحت بگم ازش متنفرم

ولی نمیتونم با صراحت بگم که دوسش ندارم



چه سخت است و چه تلخ است کابوس های شبانه، کابوس های بیداری در خانه ای که دیگر احساس میکنی خانه ی تو نیست، در جایی که دیوار هایش به تو میگویند اینجا دیگر جای تو نیست جایی که با صراحت به تو گفته میشود، تو، شب و روزت را گم کرده ای...!


******************


بغضی که مانده در دل من وا نمی‌شود حتی برای گریه مهیا نمی‌شود بعد از تو جز صراحت این درد آشنا چیزی نصیب این من تنها نمی‌شود آدم بهانه بود برای هبوط عشق اینجا کسی برا تو حوا نمی‌شود دارم به انتهای خودم می‌رسم ببین شوری شبیه باد تو برپا نمی‌شود از من مخواه تا غزلی دست و پا کنم احساس من درون غزل جا نمی‌شود


******************


عاشقم کردی مرا تقصیر چیست؟... یا که مجنون توام، تفسیر چیست؟... پیر عشقم، با صراحت گفته ام... اندرونم غم گرفت، تدبیر جیست؟... خود ز خود وامانده ام سیمین عذار... عاشقان را این همه دلگیر چیست؟...

(عباس محمد حسینی)


******************


منتظر باش، امّا نه معطل! قاطع باش، امّا نه لجباز! صریح باش، امّا نه گستاخ! بگو آری، امّا نگو حتماً! بگو نه، امّا نگو ابداً! یا درست حرف بزن، یا عاقلانه سکوت کن!!!...


******************


کاج های زیادی بلند. زاغ های زیادی سیاه. آسمان به اندازه آبی. سنگچین ها، تماشا، تجرد. کوچه باغ فرا رفته تا هیچ. ناودان مزین به گنجشک. آفتاب صریح. خاک خوشنود. چشم تا کار می کرد هوش پاییز بود. ای عجیب قشنگ! با نگاهی پر از لفظ مرطوب مثل خوابی پر از لکنت سبز یک باغ، چشم هایی شبیه حیای مشبک، پلک های مردد مثل انگشت های پریشان خواب مسافر! زیر بیداری بید های لب رود انس مثل یک مشت خاکستر محرمانه روی گرمای ادراک پاشیده می شد. فکر آهسته بود. آرزو دور بود مثل مرغی که روی درخت حکایت بخواند.


بیشتر بخوانید...

استیکر

عکس نوشته حرف رک برای پروفایل


نظرات: (۰) کامنت خود را ثبت کنید و منتظر پاسخ باشید
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی