استیکر نام ها

عکس نوشته ، عکس پروفایل ، تعبیر خواب ، طراحی اسم

عکس پروفایل دلم می سوزد + متن

دوشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۷، ۰۵:۴۶ ب.ظ

طراحی انواع بی نظیرترین تصاویر متن دار ناب، عکس نوشته های جدید و غمگین درخواستی راجب دلم میسوزد مخصوص پروفایل، دانلود بهترین تصویرنوشته های طراحی شده محشر، مطالب و جملات تصویری بسیار زیبا با تیکه های سنگین با موضوع دلم میسوزه برای پروفایل، تصویرهای معنادار، جمله عکسها و متنهای غمناک، تصاویر همراه با تکست های عالی با عنوان دلم می سوزه، ساخته شده طبق سفارشات شما عزیزانِ جان.


عکس پروفایل دلم می سوزد


دلم برای دلم می سوزد
چه مظلومانه برای دوستت دارم های دروغینت تنگ شده...
(ریحانه صفری)


تصاویر دلم می سوزد


جنگل هم بود تمام میشد
اما دلم می سوزد و می سوزد...


عکس متن دار دلم می سوزد


برای آن غریبه که به جایم آمد، دلم می سوزد
بیچاره ی مفلوک تو را آدم حسابت کرده...!!!


عکس دلم می سوزد


من نگرانم دلم می سوزد... از اینکه چند سال بعد عکسِ دو نفره ام را برایت ایمیل کنم و تو با روشنفکریِ مسخره ای از صمیم قلب برایم آرزوی خوشبختی کنی.... من میترسم از اینکه دلم بخواهد سر به تنِ آن شخصِ کناری ات نباشد و مجبور باشم لبخندِ احمقانه ای بزنم و بگویم به هم می آیید...!


دانلود عکس دلم می سوزد


گاه دلم میگیره از صداقتـم که هیچکس لایــــــق آن نیست!

گاه دلم تنگ میشه برای وعده هائی که میدانستم حقیقت نیست، اما برای دلخوشیم کافی بود!

گاه دلم میگیرد از سادگی هایم! گاه دلم میسوزد برای وفـاداری هایم! گاه دلم میسوزد برای اشکهایم! گاه دلم میگیرد از روزگـاری که در آنم!

این نبــود آنچه درانتظارش بــودم! گاهی دلم تنگ میشه برای خودم...!!!


********************


دلم برای آخرین فریادم میسوزد؛ که گمان میکرد دستانت برای خداحافظی تکان میخورد.


********************


دلم به حال گریه های خونین ابر میسوزد... نمیداند زمین بی صبرانه منتظر کنار رفتنش است تا خورشیدش را ببیند....


********************


تو را با غیر میبینم ، صدایم در نمی آید...! دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آید...! نشستم باده خوردم ، خون گریستم، کنجی افتادم... تحمل میرود اما شب غم سر نمی آید...!

(مهدی‌ اخوان ‌ثالث)


********************


دلم میسوزد از وقتی که بخت بختگان گم شد و در ناباوری دیدم کلید آسمان گم شد کنار سفره ای که قرن ها خوردند اجدادم به بختم بختگان خشکید و در آن بوی نان گم شد و از سد درودزن تا به نیزارِ تن نیریز هزاران چشمه ی پر آب، صد رود روان گم شد چه شد آن عطر شالیزار و آوای تر باران که در آن زخم بی درمان هزاران استخوان گم شد چه شد پرواز آهو بره های کوچ پائیزی که روزی آمد و در فصل رفتن بی نشان گم شد چه شد آن عطر گندمزار و های و هوی آبادی و شور و شوق بی پایان هر پیر و جوان گم شد


********************


چه کنم با غم خویش؟ گه گهی بغض دلم میترکد، دل تنگم زعطش میسوزد، شانه ای میخواهم ، که گذارم سر خود بر رویش، و کنم گریه که شاید کمی آرام شوم ، ولی افسوس که نیست...

(هوشنگ ابتهاج)


برای دیدن استیکرهای تلگرامی و یا تصاویر بیشتر از لینک های پایین استفاده نمایید.


نظرات: (۰) کامنت خود را ثبت کنید و منتظر پاسخ باشید
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی